ویاناویانا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

وی ویِ مامان و بابا

یه دختر داریم شاه ندارههههههههه

این شعر مورد علاقه ی ویانای منه: یه دختر داریم شاه نداره صورتی داره ماه نداره به کَس کَسونش نمیدم به همه َکسونش نمیدم شاه اومد با پسرش با پسر کوچیکترش آیا بدم؟؟؟؟؟؟؟ آیا ندم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وقتی می خونم کلی میخنده انگاری میدونه چی بهش میگمممممم خوب این دختر واقعا تا ندارهههههههههههههه من فدای این نگاهت دخمللللللللل آی قربون این لبخندتتتتتتت ای جانم که یاد گرفتی پستونکت و جغجغتو بگیرییییی وقتی هم که گرسنت میشه اینجوری دستتو با کلی سر و صداا میمکی یعنی مامیییییی من گرسنمهههههههههههه ...
23 تير 1391

مسیجی از پروردگار مهربون

خدایا ازت ممنونم که به من و همسرم لطف کردی و علاقتو به ما با فرستادن ویانا به زندگیمون بهمون نشون دادی. ویانا مسیجخداست به ما.مسیجی از علاقه ی خدا به من وهمسرم ویانای من امروز بعد از 11 روز پی پی کرد هوراااااااا امروز کلی جیغای خوشگل از سر شادی کشید کلی با مامیش خندید و برای اولین بار جیغای وحشتناکی که دلیلشو نمیفهمیدیم کشیدو اقو گفتناش خیلی وقته شروع شده.اصلا هم دوست نداره تو اتاقش بمونه و باید همش پیش من و باباییش باشه.دیروز هم بردیمش دکتر و اقای دکتر دودول دخمل مارو نیگاه کرد وایییییییییی از دیروز هم دستاشو به هم قلاب می کنه و بهشون نیگاه میکنه مولتی ویتامین رو هم خیلی دوست داره فیلمای جم تی وی رو هم خوب...
11 تير 1391

مچکرم خدا

خدای مهربونم ازت ممنونم که ویانارو بهم دادی ازت ممنونم که دخترم سلامت هستش امروز یه تایپیک میخوندم که مامانایی نوشته بودنش که بچه های نازشونو داده بودن دست خدا امانت. با نوشته هاشون اشک ریختم خیلی سخته. داغ فرزند توان و تابی ماورایی میخواد یادمه ویانای نازنینم بخاطر زردی بستری شد همش اشک میریختم لخت توی دستگاه گذاشتنش وای چه روزای سخت و وحشتناکی بود یادمه پرستاره نتونست رگ بچمو پیدا کنه دو تا دستا شو مچ دست و بازوهاشو سوراخ سوراخ کرد بچم جیغغغغغغغغغ بود و گریه که میکرد. دلم ریش میشه با یاداوریش و اشک از چشام سرازیر میشه تا بغلش کردم با یه نگاهی  که دلم اتیش گرفت هق هق میکرد الهی دورت بگردم مادر من واس این اشکام هنوز جار...
11 تير 1391

ماه سه ماهه ی من

١ / ٠٤/ ٩١ ماه خونه ی ما سه ماهه شد هوراااااااااااااااااااا نمی دونید چه جیگرییییییییی شدههههههههههههههههههه دوست دارم بخورمش هیچی واسه باباش نزارم هههههههههههههههههههههه امروز شوشو می گفت اخخخخخخخخخخخ قربون رحم کوچولوی وی وییییییییییییی یه روزم ویانا بچه دار میشهههههههههههههه ای جونم نومون ههههههههههههههه بچه خودش ٣ماه شده به زور فکر نوه کردیم هاهاهاااااااااااااا دخمل ناز ما یه بار به شکم بود دمرو شد کامل ولی دیگه همون یه بار بود. بعد از اون دیگه حتی تلاشم نکرد ههههههههه بس که تنبلهههههههههههه ولی به قول همکار شوشو خیلی خوش اخلاقههههههههههه بهش پیش می گی میخنده ههههههههههه خیلی وقته اقو اقو می گیییییییییی و...
3 تير 1391
1